آرتین جونآرتین جون، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

گل پسری

تولد سه سالگی گل پسر

سلام عشق مامان و بابا قربونت بزن که سه ساله شدی .مامانی تو این هفته های اخیر همش ذهنم درگیر تولد شما بودش که یه مهمونی دور همی بگیریم که به شما خوش بگذره.متاسفانه یکی از بارهای ارسالی بابا دو روز بعد عقد عمه واژگون شده بود و بابا هم ذهنش درگیر این مسئله هستش.دیروز نشستم پای سجاده بعد نماز دعای روزانه ام رو خوندم و با خدا درد ودل کردم بارون می بارید و در رحمت خدا باز بود.تا ساعت سه که امضا تولدت  بود مشغول دعا و ذکر بودم خیلی آروم شده بودم.بلند شدم و سرت رو بوسیدم و تولدت بهت تبریک گفتم.بعد کلی دلتنگی من و شما به اصرار بابایی رفتیم شهر بازی های پر سان.ماشاالله بارون شدید می بارید.تو راه خوابیدی رسیدیم خوشحال شدی.و شاید یه ساعتی بازی کردی...
8 دی 1395

عقدمحضری عمه مهناز

سلام گل پسر مامان ۲۲ آذر روز دوشنبه ساعت پنج تا هفت مراسم عقد مهناز تو دفترخانه برج هروی بود صبح ساعت یازده من و شما رفتیم آرایشگاه میکاپ صورت تقریبا ساعت یک کارهام تموم شد آژانس گرفتیم و آمدیم خونه بابایی هم رسید و گفت سریع آماده بشیم بریم آتلیه. عمه مریم و همسرش هم با ما اومدن.تو عکاسی هواپیمای چوبی بود شما خیلی خوشت اومد و باهاش عکس گرفتی دو تا فیگور هم سه تابی عکس انداختیم.داشتیم میومدیم بیرون گفتی خوش گذشت.الهی فدای این خوش زبونی ات بشم.به ترافیک بدی برخورد  کردیم. خداروشکر به موقع رسیدیم و بعد ما مامان بزرگ و عمه ایران و عمه پوران رسیدند.عمه مهناز خیلی ناز و شیک شده بود براشون عقد آریایی  خونده بود اولین بار بود می دیدم سوگند...
8 دی 1395
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسری می باشد